26 ماهگی عزیز مامان و رفتن به برنامه پنگول
سلام مامانی 26 ماهگیت مبارک ان شاله صدو بیست و شش سالگیتو جشن بگیرم عشق مامان .
خیلی تو حرف زدنت پیشرفت کردی و خوب شده حرف زدنت هرچی میگیم تکرار می کنی چند روز پیش تو مهد داشتند صورت بچه های مهدو نقاشی می کشند تو هم اونارو نگاه میکردی و مربی تون گفت چون ترسیدم پرهام نذاره بخاطر همین نکشیدم ولی من گفتم اتفاقا پرهام دوست داره و میذاره تو هم از خدات بود قشنگ رفتی نشستی رو صندلی با مربیت همکاری کردی و تو ایینه خودتو نگاه می کردی و خوشت می اومد اخر شب عکستو تو گوشی دیدی اشاره به چشمات می کردی می گفتی چشم چشم یعنی نقاشی بکش رو صورتم .
عزیز مامان و رادمهر جون رفتند برنامه پنگول که خیلیم بهتون خوش گذشته بود دانیال جونم اومده که نیومد تو و گریه می کرد ولی شما و رادمهر رفتید تو خیلیم بهتون خوش گذشت تو راه و صداو سیما همه می گفتند این دو تا دوقلوهارو نگاه کنید چه بامزن چون هردو یه شکل لباس پوشیده بودین و کلا شکل همین . اولا با رادمهر همش دعوات می شد ولی الان خداروشکر هروقت میگم رادمهر خنده رو لبات پیدا میشه و خوشحال میشی کلا همدیگرو دوست دارین .
اینم موش موشی شدنت
به جای اینکه رو مبل بشینی رو دسته مبل میشینی