مریضی دایی جون و رفتن به شمال
سلام قشنگ مامان دو روز که تعطیل بودیم می خواستم برم واست خرید کنم که با خبر شدیم دایی یوسف سکته کرده و به خاطر همین رفتیم شمال عیادتش چهارشنبه شب با داداش محمودرضا و خاله ازاده راه افتادیم که فرداش بریم دایی ببینم که با اصرار و خواهش نذاشتند ببینم دایی ولی جمعه ساعت دو رفتیم دایی دیدم و ساعت 3 با خاله گلتاج و خاله ازاده راه افتادیم برگشتیم تهران .
ببین چه جوری موهای محمودرضا می کشی و اذیتش میکنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی