پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره
عروسی  بابا و مامانعروسی بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره
مامان سحر مامان سحر ، تا این لحظه: 37 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره
بابا آرشبابا آرش، تا این لحظه: 38 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره
عقد بابا و مامانعقد بابا و مامان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره
ساخت وب سایت پرهامساخت وب سایت پرهام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

پرهام دنیای سحر و آرش

پرهام دنیای منی

84 ماهگی + جشن الفبا + چیدن اثاث شمال

سلام مامانی 84 ماهگیت مبارک . هفته قبل سه شنبه 99/3/13 اخرین روز درس تون بوده که خانم معلمتون گفته براتون جشن الفبا بگیریم فرداش یعنی 14 و 15 رفتیم شمال برای چیدن اثاث شمال اینم شب قدر امسال دیزاین خودت بوده   ...
17 خرداد 1399

نوروز ۹۹ و تولد ۷ سالگی عشقم و تولد خاله منصوره جون (کرونا )

سلام مامانی تولد ۷ سالگیت مبارک امسال با وجود بیماری کرونا نوروز ۹۹ دلگیری بود .امسال ماقبل از سال تحویل رفتیم شمال و رفتیم خونه خودمون و ۵ روز موندیم برگشتیم بعدش تولدت تهران گرفتیم . قرار بود راه شمال ببندن که نبستند این بیماری شیوع پیدا کرد و زیاد شد و تعطیلات دوم عید میخواستیم بریم که راه شمال بستند .    ...
8 فروردين 1399

مریضی جدید به اسم کرونا و کچل کردن آقا پرهام4

سلام مامانی مریضی جدید به اسم کرونا اومده که از 3 اسفند تا بعد عید تعطیل هستید و خیلی مریض بدییه چقد آدما مردن و چند روزه راه شمال بستند ماهم معلوم نیست بریم شمال یا نه . بخاطر این همه الودگیه بابایی تصمیم گرفت نبرتت ارایشگاه خودش کچلت کرد .  
19 اسفند 1398

اولین کارنامه پرهام جون و اردو به شهر ترافیک 16 بهمن

سلام پسرم عمرم زندگی من عزیز دلم دیروز 15 بهمن اولین کارنامه درسی خودت گرفتی روز قبلش بهم می گی مامان فردا میخوان کارنامه بدن باید مرخصی بگیری بیای جلسه و کارنامه بگیری اگه همه رو بیست شدم باید برام ماشین کنترلی بخری 😀😂😀😀 مامانی امروز با بچه رفتین شهرک ترافیک   ...
16 بهمن 1398

80 ماهگی گل پسرم و تولد مامانی و تغییر دکوراسیون

سلام مامانی با کمی تاخیر 80 ماهگیت مباارک عشقم هفته قبل یعنی 9 بهمن تعطیل بود میخواستیم بریم شمال که مادر جون برای عروسی دخترخاله ش اومده بود تهران ماهم موندیم  و رفتیم عروسی . هفته قبلشم خونه تکونی داشتیم و بیشتر وسایل خونه عوض کردم و میخوام وسیله تهران ببرم خونه شمال . ...
13 بهمن 1398

اولین برف سال 98

29 دی ماه 98 اولین برف زمستونی     اینم درس اُ   یاد گرفته بودین اولویه می خوردین تو کلاس  اینجام درس   و یاد گرفتین ویفر برده بودین . اینجام درس   ش   بود آش رشته می خوردین   ...
30 دی 1398

عکسهای 79 ماهگی

سلام مامانی 4 دی بخاطر الودگی رفتیم شمال یعنی چهارشنبه رفتیم جمعه برگشتیم خاله ازاده اینا با خاله منصوره پنجشنبه اومدن جمعه برگشتن . تولد خاله ازاده هم تو ارطه گرفتن .         البته کیک خاله عذرا براش خرید و سوپرایزش کرده     اینم دلقک بازی شماها             ...
7 دی 1398