پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره
عروسی  بابا و مامانعروسی بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره
مامان سحر مامان سحر ، تا این لحظه: 37 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره
بابا آرشبابا آرش، تا این لحظه: 38 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره
عقد بابا و مامانعقد بابا و مامان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره
ساخت وب سایت پرهامساخت وب سایت پرهام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره

پرهام دنیای سحر و آرش

پرهام دنیای منی

كارهاي جديد پرهام

1392/8/15 13:13
نویسنده : مامان سحر
164 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان جديدا كارهاي باحالي انجام مي دي مثل ديروز تو روروئك نشسته بودي و واسه خودت مي گشتي و بازي مي كردي گاهي وقتام به تلويزيون ذل مي زدي و برنامه هارو نگاه مي كردي و منم تو اشپزخونه مشغول كار كردن بودن كه يهو دلم واست تنگ شده بود چون از صبح نديده بودمت و ديروزشم شيفت تا ساعت 7 وايستاده بودم بخاطر همين اوردمت تو آشپزخونه تا با اسباب بازيهات بازي كني (كفگير و ملاقه ) چون زياد به اسباب بازيهات توجه نمي كني فقط با اونا سرگرمي خلاصه اوردمت پيش خودم و تو هم مي رفتي طرف اجاق چون درش آينه اي و  خودتو تو آينه نگاه مي كردي و خوشت مي اومد و سينه خيز به طرف وسايل مثل زودتر پز ، ساندويچ ساز مي رفتي و دست مي زدي كه يهو زودپز افتاد رو دستت و دردت اومد يه خرده گريه كردي نه زياد و زود يادت رفت بعد اونم رفتي زير ميز غذاخوري چون كيس كامپيوتر اونجاست مي خواستي دست بزني به كيس و خودتو هرجور بود بردي اون زير عكسشم هست كه ميزارم واست تا ببيني كه وقتي مي خواستمت بيارم بيرون به زور دراوردمت از اون زير. بعدش سينه خيز مي خواستي بياي به طرف حال نزديك بود بيافتي چون وسط حال و اشپزخونه سكوي هست بخاطر همين زود متوجه شدم و اومدم  بغلت كردم بردمت گذاشمت تو روروئك و به كارام رسيدم .

1

2

3

4

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)