پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره
عروسی  بابا و مامانعروسی بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره
مامان سحر مامان سحر ، تا این لحظه: 37 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره
بابا آرشبابا آرش، تا این لحظه: 38 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره
عقد بابا و مامانعقد بابا و مامان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره
ساخت وب سایت پرهامساخت وب سایت پرهام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

پرهام دنیای سحر و آرش

پرهام دنیای منی

روزمرگیهای اسفند

1401/12/27 10:16
نویسنده : مامان سحر
73 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی امسال بدلیل اینکه اوایل اسفند چندتا از مدارس دخترانه را مسموم کردند بیشتر خانواده ها از ترسشون بچه هاشونو دوهفته زودتر تعطیل کردند مدرسه شما هم گفته اگه نیاین غیبت نمیزن .بخاطر این نرفتی .تنها تو خونه موندی .

منم اول صبح خیلی خیلی استرس دارم تا صداتو نشنوم اروم نمیگیرم .

دو هفته قبل تو مدرسه ویروس جدیدی اومد دل درد و استفراغ که توام مریض شدی میخواسمت ببرمت دکتر گفتی من با ماشین تو نمیام تصادف میکنیم. گفتم اگه با اسنپ بریم بالا میاری اقا دعوا میکنه با اصرار رفتیم بیمارستان شریعت رضوی خداروشکر زودم خوب شدی .

چند وقته دلتنگی عجیبی اومد سراغم بخاطر مامان جون چون داشتن کسی قوت قلبی واسه ادم اگه مامان جوون بود غمی نداشتم توام پیشش میذاشتم . فکرشو میکنم هیچ کس تو این ۱۰ سال جز خاله ازاده و منصوره کمکم نبودند هیچکس .الان دیگه بزرگ شدی بازم دلم پیشت اگه خاله ازاده خونشون نزدیک بود مشکلی نداشتم سر میزد بهت خاله منصوره الان چند وقته رفته سرکار..هیچ هیچ کس یک زنگ نمیزنه که حال تو رو بپرسه که تنهایی چیکار میکنی .

خدای ما هم بزرگه .....

هفته قبل برای عوض کردن درب کابینت اشپزخونه اومدند

اینم نتیجه ش

امسال برعکس سال قبل چون خاله منصوره سرکار میره زودتر نمیتونیم بریم شمال چون دوسال با اتوبوس میرفتیم تا بابایی و عمو محمود بیان .ولی امسال عمو محمود با ماشین خودشون میان .

پسندها (1)

نظرات (0)