پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره
عروسی  بابا و مامانعروسی بابا و مامان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره
مامان سحر مامان سحر ، تا این لحظه: 37 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره
بابا آرشبابا آرش، تا این لحظه: 38 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره
عقد بابا و مامانعقد بابا و مامان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره
ساخت وب سایت پرهامساخت وب سایت پرهام، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

پرهام دنیای سحر و آرش

پرهام دنیای منی

16 آبان اولین روز رفتن کلاس زبان و داستان تکلیف نوشتن

1400/8/25 8:26
نویسنده : مامان سحر
96 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی شما خیلی وقته میگی مامانی منو کلاس زبان بفرست منم گفتم بزار کلاس سومت تموم شه بعد میفرستم چون امیرعلی و رادمهر رفته بودند توام اصرار که منم برم از 16 آبان دارم میفرستمت . دیگه روز اول خیلی ذوق داشتی اومدی از کلاس میفگتی باید اول مشق زبان بنویس بعد مشق مدرسه رو ولی جلسه های بعد به زور مینوشتی .

عشق مامانی الان که موقع مدرسه های و درسها مجاز شما موقع درس خوندن اذیت می کنی می گم پرهام بیا بیا از ساعت 5 که سرمشق می گیرم تا ساعت 10 شب درگیرم من و تو اصلا تمرکز نداری همش در حال بازی کردنی یه توپ کوچولو زیر پاته و یه گوشی دسته همش این ور اون ور رفتنی منم عصابی می شم میگی مامانی روزهای معمولی مامان مهربون و خوبی هستی ولی موقع درس اوه اوه بداخلاق میشی.

عزیز دلم مامان عاشقانه دوست دارم نفسم به نفست بنده .

پسندها (1)

نظرات (1)

سایهسایه
25 آبان 00 8:54
منم الان هنگ کردم😅😅
مامان سحر
پاسخ
😂