يك سالگي ، عيد93 ، اولين قدمها وماما گفتن و سيزده بدر پرهام
سلام ماماني امروز اولين روز كاريم و اومدم سركار بعد از دو هفته موندن پيش قند عسلم و تعطيلات عيد93و اين دو هفته كه پيش پسرم بودم خيلي خوب بود امروز كه پيشم نيستي دلم واست تنگ شده ماماني اولين تولد كه سه فروردين بود بهت تبريك ميگم و دومين عيدتو همچنين ايشا اله هميشه سالم و زنده باشي و هرچه قد پسرم بزرگتر مي شه شيرينتر و جيگر تر وشيطونتر ميشه پسرم 7 و 8 قدم مي تونه راه بره اولش وايميسه و بعد چند قدم راه ميره و مي افته و پسر مامان مي تونه بگه ماما وقتي خسته و خوابش مي آد مياد دنبالم و ماما مي گه و اين چيه گفتنش باحاله هرچيو ببينه مي گيه اين چيه و واسش بايد توضيح بدي .
اولين سيزده بدر پرهام رفته بودكوهسار با خاله آزاده اينا كه بعدا عكسا سيزده بدر و شمالو مي ذارم واست عشقكم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی