رفتن به تفریح شهر آبسرد 25 مرداد97+ تمام شدن کار دندانپزشکی پرهام جونم+صبور مامان
سلام مامانی پنجشنبه 25 مرداد 97 با بابایی رفتیم شهر ابسرد دماوند خیلی بهت خوش گذشته بود عشق مامان .
اینجام سوئیتی که شب موندیم
این عکستون با خاله منصوره برای خرید میخواستیم بریم امامزاده حسن .تو راه
مامانی اینم بگم دندونهای رادمهر یکی یکی داره می افته توهم خیلی دوست داری دندونات بیافته همش میگی مامانی کی دندونام می افته؟گفتم باید 7 سالت بشه .میگی کی 7 سالم میشه مثل رادمهر و بعدش می گی مامان دیگه منو دندون پزشکی نبریا بذار دندونم مثل رادمهر بیافته . چون یه ماه پیشت هم می برمت دندونپزشکی کل دندونات درست کرده خانم دکتر . مامانی فدای صبوریهات بشه که حتی موقع درست کردن دندوناتم صبوربودی که گذاشتی خانم دکتر کارشو انجام بده و خانم دکتر واقعا ازت تعریف می کرد که باهاش همکاری کردی .
باعث افتخارمی عشق مامان
عزیز مامان شما واقعا عاشق فوتبالی تو خونه کلا با توپ سر و کار داری همش تو خونه فوتبال بازی می کنی .